سلام
نمیدونم چطور باید شروع کنم . اصلا چی باید بگم . چی دارم بگم .
.
.
از خودم بگم ، چطوره ؟
آره . فک کنم اینطوری بهتر باشه که برای شروع یه مختصر از خودم بگم .
چرا ؟
چون می دونم این اولین پست وبلاگو ، عمرا کسی بخونه .
اما اشکال نداره . اصلن بهتر .
خوب پس 3 . 2 . 1 . شروع
نام : داود
نام خانوادگی : کمالی.
مشخصات پدر : پدرم نقاش است ، میزند طرح ز گل . میزند نقش ز فرش . می نگارد در عرش . می کند یاد ز فردوس برین .
مادرم اهل همین نزدیکیست . پیشه اش همدردیست . پیشه اش ساختن و سوختن است . کار او ساختن فردا هاست .
سه برادر دارم و فقط یک خواهر . همه شادند و کمی هم غمگین . چشم در راه به فردا دارند ، که بسان توفان ، می رود . می آید . می وزد . می ساید . همه امروز و فردای من و ما و تو را
و خودم .
متولد یک روز گرم از فصل بهار 2 خرداد 1363 هجری شمسی در شهر مشهد
بعد از گذروندن خدمت سربازی ، یه مدت کار کردم و حالا ضمن کار ، دانشجوی رشته IT هستم . و روزها و شبها رو پشت سر میذارم تا ...
تا خدا چی بخواد و من ازش چی بخوام .
تا بعد خدا نگهدار